Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-06@21:10:42 GMT

چقدر از «نوروز رنگی» زندگی خود علی مشهدی است؟

تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۳۴۸۴۵

چقدر از «نوروز رنگی» زندگی خود علی مشهدی است؟

بخش‌هایی از گفتگو با علی مسعودی را به بهانه پخش سریال «نوروز رنگی» مرور می‌کنیم.

* بعد از مدت‌ها سریالی روی آنتن آمده که خانواده‌های پرجمعیتی را کنار هم نشان می‌دهد. این نکته خیلی مهمی است واقعا چطوری به بازسازی این فرهنگ مهم رسیدید؟

فرهنگی که در آن دوره و دهه وجود داشت داستان را وارد این فضا کرد؛ چون مردم قناعت داشتند و سطح توقع‌شان پایین بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تجمل‌گرا نبودند و می‌دانستند بچه برکت می‌آورد. طوری خانواده‌هایشان ترییت شده بودند به کمترین چیزی قانع بودند. همیشه با اینکه نداشتند خوشحال بودند و از لحظه لحظه زندگی‌شان لذت می‌بردند.

* چرا رفته رفته این فرهنگ ما از بین رفت و به بچه‌دار شدن، تشکیل خانواده و فرزندآوری اهمیت نمی‌دهند؟

یک بخشی به خاطر این است که سطح توقع‌ها بالاتر رفت و تجمل‌گرایی اتفاق افتاد. فرهنگ اشتباهی بر جامعه حاکم شد و از همه مهم‌تر در دهه ۱۳۶۰ چیزی به نام تورم وجود نداشت. در سریال هم دیالوگی بود که "الان هم جنگ است و هم تحریم؛ اما هیچ چیز تغییری نکرده است." واقعاً این‌طور بود. ما آن موقع در جنگ بودیم اما نه تورمی بود و نه این همه گرانی؛ چون مسئولین به فکر مردم بودند. آقازادگی نبود و همه آدم‌ها هم‌سطح بودند و مسئولین و آدم‌هایی که زندگی می‌کردند هیچ فرق چندانی نداشتند. مسئولین از دل خود مردم جامعه بودند و بین خودشان و مردم فرقی نمی‌دانستند. 

* در جریان ساخت این سریال چندین بار با هم صحبت کردیم و هر بار به این نکته اشاره می‌کردید که "نوروز رنگی" خاطرات دوران کودکی و نوجوانی و زندگی خودم در مشهد مقدس است...

بخشی از این داستان، بله.  مدرسه رفتن‌هایش. آن دبیرستان جابر بن حیان که در سریال می‌بینید دبیرستان خودم است.

* فارغ از همسایه، مسجد را محور قرار دادید و همسایه‌ها به آنجا می‌روند و مشکلات‌شان را برطرف می‌کنند؛ در حالی که اکثر فیلم‌ها و برنامه‌های ما دیگر این فضای مسجد را به تصویر نمی‌کشند؟

واقعاً آن دوران همین‌طور بود و الان مسجد تبدیل شده به جایی که یک مراسم ترحیمی در آنجا برگزار کنند. در صورتی که، مسجدها آن موقع به جز کلاس قرآن، کلاس نقاشی و خطاطی و امکانات دیگر در اختیار بچه‌ها قرار می‌دادند و کلاس‌های ورزشی هم داشتند. اکثر مسجدها کلاس کاراته می‌گذاشتند و آموزش دفاع شخصی برای بچه‌ها درنظر می‌گرفتند. کارهایی می‌کردند تا بچه‌ها جذب مسجد شوند. یادم می‌آید دهه ۱۳۶۰ بچه‌ها از طریق مسجدها، استخر هم می‌رفتند. مثل الان نبود که در هر محله استخر باشد؛ یکی از امتیازات بچه‌ها این بود وقتی مسجد می‌رفتند از طرف آن مسجد، در هر هفته یکی دو بار به استخر می‌رفتند. 

* خودتان هم این فضا را درک کرده بودید؟

به شدت. من نماز صبح‌ها ماه رمضان به مسجد می‌رفتم.

* دغدغه‌هایتان بیشتر این بود آن زندگی‌ها و آن فضا را برای مردم نشان دهید و یا یک طوری ادای احترام به قومیت مشهد داشته باشید؟

خیر. من خواستم آن دوران خوش را به تصویر بکشم و تلنگری به همه‌مان بزنم. واقعاً مثل سریال که صاحب‌خانه چندین سال به اجاره بهای مستأجرش اضافه نمی‌کند و برخورد خداپسندانه‌ای با مستأجرش دارد. حتی موقعی که مستأجر می‌خواهد خانه‌اش را عوض کند یا باید خانه خریده باشد و یا باید دلیل قانع‌کننده‌ای برای این انتقال و اسباب‌کشی بیاورد. به هر حال آن دوران نمی‌گذاشتند همسایه خوب به راحتی از محله برود و از طرفی دیگر صاحبخانه‌ها خیلی با انصاف بودند.

مرم در دایرکت‌هایی (پیام‌های اینستاگرامی) که به من می‌دهند، می‌نویسند، این شب‌ها که "نوروز رنگی" می‌بینیم گریه می‌کنیم و افسوس آن دوران خوشی را می‌خوریم که چقدر ما خوب بودیم. من همیشه می‌گویم ما وظیفه‌مان در ساخت این است یک تلنگری بزنیم. چقدر انسان بودیم. همه نگران می‌شدیم اتفاقی در محله می‌افتاد؛ همه مراقب هم بودند. وقتی این شب‌ها سری به داستان ما می‌زنند می‌بینند که وقتی یک همسایه‌شان آن‌قدر مشکل دارد که حتی تلویزیونش را هم می‌فروشد همه به او کمک می‌کنند تا شب عید شرمنده خانواده‌اش نشود. من این‌ها را دیده‌ام و به تصویر کشیده‌ام. اما امروز اصلاً این صمیمیت‌ها و انسانیت‌ها را نداریم.

من سریال فانتزی نساختم بلکه یک رئالی را به تصویر کشیدم. چیزهای فراموش شده‌ای را به یاد آدم‌ها می‌آورم؛ بچه‌ای که دهه ۱۳۷۰ به‌دنیا آمده از پدر و پدربزرگش این چیزها را شنیده و حالا می‌بیند. یکسری از دهه هشتادی‌ها به من پیام دادند که چقدر این صحنه‌ها و اتفاقات خوب است. ما حتی امروز با بچه همسایه‌هایمان هم ارتباطی نداریم و بچه محلی اصلاً وجود ندارد.

* قرار است "نوروز رنگی" تا پایان ما را به کجا ببرد و عمق هدفِ شما کجاست و همچنین آیا قرار است به داستانِ چفت و بست‌داری برسید تا این سریال هم به برندی دنباله‌دار در تلویزیون تبدیل شود؟

اگر قصه خوبی پیدا کنیم "نوروز رنگی" هم ادامه پیدا می‌کند. البته در زمانِ تولید مثل خیلی از سریال‌های دنباله‌دار دیگر فقط به فصل اول فکر کرده بودیم. به این نکته فکر می‌کردم مردم این قصه را دوست داشته باشند اما نه تا این حد! خوشبختانه کار را دهان به دهان به همدیگر می‌گویند که ببینند. خوشبختانه در فضای مجازی هم خوب دیده می‌شود. 

* بنابراین فیلمنامه خوبی باشد "نوروز رنگی" هم به فصل‌های دیگر می‌رسد؟

شرایط ساخت هم باید مهیا باشد و واقعاً بازسازی دهه ۱۳۶۰ کار سخت و مهمی است. حمایت عجیب و غریبی می‌خواهد که خوشبختانه آستان قدس رضوی و شهرداری و مسئولین دیگر در مشهد ما را یاری کردند. اما این را بدانید که ساخت سری دوم از سری اول به مراتب سخت‌تر است چون هم توقع‌ها بالا رفته و هم نیازهای بیشتری وجود دارد که با حمایت اتفاق خوبی رقم خواهد خورد.

* نکته دیگر در سریال شما وجود دارد کسی ادا درنمی‌آورد و ۹۰ درصد ترکیب بازیگران مشهدی‌اند و برخلاف برخی از سریال‌های قومیتی که اصرار دارند بازیگران فرعی هم با لهجه و گویش صحبت کنند اینجا آدم‌های فرعی مشهدی صحبت نمی‌کنند...

اعظم (رابعه اسکویی) تهرانی صحبت کند و آن چیزی که من نمی‌خواهم و همیشه به آن تأکید دارم بازیگر غیرمشهدی را مجبور نکردم و نمی‌کنم با لهجه و گویش صحبت کنند، چون به ضدّ آن تبدیل می‌شود. اولاً سعی کردم از هنرمندان بومی استفاده کنم؛ تئاتری‌هایی که هم با استعدادند و هم چهره‌هایی‌اند که خوب است از این دریچه معرفی شوند.

از طرفی هم به هر قیمتی نباید بیننده را بخندانید که خدایی نکرده به قشر خاصی توهین نشود؛ این تمام مراقبت و همّ و غمّ ما بود. اصولاً مشهدی‌ها را هم آن چیزی که هست نشان دادیم و تمام حواس‌مان این بود که در ادایِ دیالوگی به کسی برنخورد.

۵۸۵۸

کد خبر 1499926

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: تلویزیون سریال ایرانی بازیگران سینما و تلویزیون ایران نوروز رنگی آن دوران آدم ها بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۳۴۸۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قدیمی ترین تصاویر رنگی از عتبات عالیات

قدیمی ترین عکس رنگی ثبت شده در تاریخ از حرم مطهر حضرت سید الشهدا مربوط به ۲۳ فروردین سال ۱۳۰۶ شمسی و در ساعت ۵:۱۶ عصر است.

به گزارش مشرق، آلبرت خان یا کان یک بانکدار فرانسوی بود که در طول ۲۲ سال در پروژه‌ای به نان پروژه آرشیو سیاره تعداد ۷۲۰۰۰ عکس و ۱۸۳۰۰۰ متر فیلم را از ۵۰ کشور جهان تهیه و ضبط کرد. این فکر جذاب و اثر گذار در سال ۱۲۸۸ شمسی به ذهن آلبرت رسید و با هزینه شخصی تعداد بسیاری از عکاسان را برای این پروژه استخدام کرد و هر یک را به کشورهای مختلفی گسیل نمود تا این برنامه جهانی شکل بگیرد، آلبرت کان به جهت هزینه‌های زیاد این پروژه دچار بحران مالی شد و کار متوقف گردید، او سرانجام در تاریخ ۲۳ آبان سال ۱۳۱۹ شمسی هنگام اشغال فرانسه توسط آلمانی‌ها درگذشت. هم اکنون آرشیو آلبرت خان در پاریس قرار دارد.

فردریک گادمر یک عکاس نظامی فرانسوی بود، او در زمان خدمت در ارتش در بخش عکاسی و نقشه کشی فعالیت می‌کرد و پس از پایان جنگ جهانی اول به گروه آلبرت کان پیوست و تا زمانی که آلبرت ورشکست شد با او همکاری می‌کرد، گادمر تا آخر عمر مجرد باقی ماند و در اواخر تمام دارایی خود را به ارتش نجات که برای فقرا تلاش می‌کرد بخشید، او سرانجام در سال ۱۳۳۴ درگذشت. فردریک گادمر اولین عکاس در طول تاریخ است که اولین عکس‌های رنگی را از عتبات عالیات عرش درجات تهیه کرده است، او به شهرهای مقدس کربلا، نجف، کاظمین و سامرا و دیگر شهرهای عراق سفر کرد و از حرم های مطهر اهل بیت علیهم السلام تصاویر بسیار زیبا و دیدنی تهیه کرد.

در تصاویر زیر سعی شده است که ساعت عکاسی از روی برج ساعت حرم های مطهر تشخیص داده شده و اعلام شود، عکاس اغلب ساعات قبل از غروب خورشید را برای عکاسی انتخاب کرده است، این زمان به عنوان ساعت طلایی عکاسی شناخته می‌شود که اغلب تصاویر در این ساعات به صورت طلایی دیده می‌شوند، انتخاب ساعت طلایی عکاسی توسط فردریک گادمر نشان از هوش ذاتی و تبحر او می‌باشد.

حرم مطهر امیر المومنین حضرت علی (ع) _ نجف حرم مطهر حضرت سید الشهدا (ع) _ کربلا حرم مطهر حضرت ابوالفضل (ع) _ کربلا درب باب قبله حرم مطهر حضرت ابوالفضل (ع) _ کربلا حرم مطهر امامین کاظمین حرم مطهر امامین عسکریین علیهم السلام سامرا آلبرت خان فردریک گادمر عکاس

دیگر خبرها

  • هدف‌گذاری برای نمایش شهری در تراز حکومت حضرت مهدی(ع) در نوروز ۱۴۰۴
  • افزایش واردات محصولات دارای تولید داخل خبر خوبی نیست
  • قدیمی ترین تصاویر رنگی از عتبات عالیات
  • کشف کمیاب‌ترین «رنگ» دنیای باستان در یک حمام رومی؛ رنگی گران‌تر از طلا (+عکس)
  • پاسخ به یک ابهام بزرگ درباره فصل جدید «پایتخت»
  • «امتداد» آماده پخش شد/ فیلم و سریال از دریچه فلسفه و اندیشه
  • تم تولد پسرانه چیست؟
  • رکورد جدید ثبت شد | برقراری بیش از ۲۷۰۰۰ پرواز در ایام نوروز
  • روایت مرحوم آیت‌الله نجفی تهرانی از زندگی اش
  • سریال‌های جدید تلویزیون/ از بدل علی مشهدی تا نمایش توان علمی کشور